- دیجیاُرَنج
- بازی
- بازی ویدیویی
- نقد و بررسی بازی Exoprimal؛ داینو نو کرایسیس!
بازی جدید شرکت کپکام با نام Exoprimal اخیراً عرضه شد و در این مقاله قصد داریم به نقد و بررسی آن بپردازیم. آیا این بازی میتواند یادآور خاطرات فراموش نشدنی داینو کرایسیس باشد. با دیجی اٌرَنج همراه باشید.
این بازی، یک بازی اکشن سوم شخص توسعه یافته توسط کپکام (Capcom) است که در دنیایی مملو از دایناسورها جریان دارد. سوالی که در ابتدا از خودم پرسیدم این بود که آیا این بازی میتواند خاطرات داینو کرایسیس را یادآوری کند یا خیر که تا حد زیادی ناامید شدم. با این اوصاف، پس از گذراندن تقریباً چند روز از تجربه بازی، می توانم با اطمینان بگویم که در دنیای زیبای این بازی سرگرمیهای زیادی وجود دارد و از این نظر میتوان روی آن حساب کرد. همانطور که اشاره شد، این بازی یک عنوان شوتر سوم شخص مبتنی بر یک حالت منحصر به فرد PvP/PvE بوده و مکانیک مرکزی آن روی کشتن تعداد زیادی از دایناسورهای یاغی سوار است. شما قابلیت تیراندازی، سوزاندن با لیزر، ضربه زدن و مواردی از این قبیل در بازی را خواهید داشت و زمانی که به خود میآیید، میبینید که ساعتهای زیادی را صرف این بازی کردهاید. اما جواب این سوال که آیا این بازی تجربهای کامل ارائه میکند، قطعاً خیر است؛ چرا که به وضوح داستانی ناپخته و کوتاه و عدم تنوع در محتوای بازی به چشم میآید. با این حال، بازی Exoprimal یک سرگرمی ساده به نظر میرسد که محتوای بصری و صوتی آن میتواند شگفت انگیز باشد.
در ابتدا این نکته را باید یادآور شوم که بعید است کسی Exoprimal را برای داستان آن انتخاب کند و از پیش هم مشخص بود که این سبک از بازی عموماً روی داستانی هیجان انگیز تمرکز ندارد. به هر حال، این بازی در واقع یک روایت نصفه و نیمه دارد. علیرغم اینکه کپکام خود استاد ساخت عناوین چند نفره آمیخته با داستان و هیجان است ولی در این بازی چندان این موضوع جذاب به نظر نمیرسد، اما روشی مبتکرانه برای ادغام داستانسرایی با هرج و مرجهای مرسوم در بازیهای آنلاین ابداع کرده است.
در این بازی شما داستان را به عنوان قهرمانی صامت به نام اِیس شروع میکنید. سپس، مرحله به مرحله گزارشهای صوتی، فایلهای تصویری، دیالوگها و کاتسینها به مرور زمان در اختیار شما قرار میگیرند. پیشرفت شما صرفاً به تعداد رانهایی که انجام میدهید بستگی دارد و نه به عملکرد شما. این بدان معنی است که شما همیشه در داستان پیشروی خواهید داشت و اصلاً مهم نیست که همواره به خوراک دایناسورها تبدیل میشوید یا سلاخ آنها لقب گرفتهاید. اطلاعات به تدریج در دست شما قرار میگیرند و بینشی از شیوع این طاعون و تاریخچه دنیای بازی را در اختیار شما قرار میدهند. در این مسیر، دائماً با دیالوگهای ناقص، داستانی مضحک و بد و از همه عجیبتر، تعامل اِیس که شخصیتی صامت است با خدمهاش بر خواهید خورد.
جذابیت اصلی بازی زمانی شروع میشود که از بین ده کلاس موجود در بازی یکی را انتخاب کنید. جدا از یکی دو مورد، باقی کلاسهای بازی بسیار خوب طراحی شدهاند. همچنین، به راحتی میتوان این بازی را با دوستان خود به صورت دو نفره، سه نفره و یا بیشتر تجربه کرد و از سرگرمی که در اختیارتان قرار داده میشود لذت برد. چگونگی ترکیب تیم، عنصر اساسی برای موفقیت یا شکست در وظایف هدفمندی است که با آنها روبرو خواهید شد. نکته جالب این است که میتوانید کلاس خود را در هر زمانی در طول مسابقه عوض کنید. این موضوع به شما این امکان را میدهد که برای پر کردن یک جای خالی در ترکیب تیم خود یا تغییر در روند بازی، چاره بیندیشید.
در این بازی هر کلاس نقش روشنی دارد و به راحتی میتوان آنها را انتخاب کرد و بازی کرد، اما استفاده بهینه از آنها سقف مهارت لازم را طلب میکند. علاوه بر این، انجام دادن رانها در بازی Exoprimal در قالب نقشهای مکمل در PvE پاداشهای خوبی دارد. در نقطه مقابل در حالت PvP و حضور در تیمی که در حالی که حریف در حال دستیابی به اهداف خود است، بسیار آزاردهنده است. در این حالت، محدودیتهای زیادی خواهید داشت که ممکن است وحشتناک باشد. به علاوه، برای یافتن بهترین کلاسها به آزمایشهای زیادی نیاز است که بیشتر از آنچه احتمالاً باید انجام شود طول میکشد و برخی افراد را از بازی دلسرد میکند.
بیش از هر چیزی مشکل اصلی بازی به ارائه محتوا یا به بیان بهتر کمبود قابل توجه آن مربوط میشود. با پیشرفت در بازی فرصت مبارزه با انواع دایناسورهای جدید، مواجهه با سناریوهای جدید و بازی در نقشه های جدید را خواهید داشت. حتی یک یا دو باس هم پیش روی شما قرار خواهد گرفت. نکته منفی ماجرا این است که همه اینها فقط در یک حالت اتفاق میافتد و به شرطی به این محتوا دسترسی پیدا خواهید که حالت پنج در مقابل پنج داینو سروایوال را تجربه کنید. لویاتان به عنوان هوش مصنوعی سرکش شما و چهار نفر دیگر را به عنوان یک تیم در برابر انبوهی از دایناسورها و سایر تیمهای رقیب (که میتوانند افراد یا رباتها باشند) قرار میدهد. دوباره و دوباره و دوباره و دوباره این اتفاق میافتد و گاهی اوقات یک ماموریت داستانی را انجام میدهید که میتوانید بسته به اینکه چه کسی در تیم شما حضور دارد و پیشرفت شما کجاست، آن را بارها تکرار کنید.
با این حال، با زمان تقریبی نزدیک به بیست ساعت بازی، این تجربه بازی به جرات اندک اما سرگرم کننده است. معمولاً وقتی با قدرت تمام بازی میکنید و هزار رپتور به سمت شما هجوم میآورند، سرگرمی خالص را حس خواهید کرد. کافی است که شما و گروهتان دفاع را کنار بگذارید و با جانوران گرسنه به شهر بروید و صدها نفر را در جایی که به آنها تعلق دارند به انقراض بکشید. این لحظات بسیار کم و بسیار اندک هستند و حتی برای باز شدن در داستان بازی بیش از 5 ساعت زمان طلب میکنند.
در حالی که گیمپلی و داستان Exoprimal ایرادهایی جزئی دارد، اما این احساس مطلقاً در مورد عملکرد فنی شگفتانگیز آن صدق نمیکند. در هر ماموریت معین، بازی هر دو تیم را به صورت ریل-تایم پیش میبرد، در حالی که میتوانید دهها توانایی را به صورت هماهنگ در میان جمعیتی متشکل از صدها رپتور و تریسراتوپهای وحشی فعال کنید. در واقع، با تمامی پروسههایی که در یک زمان واحد در حال ران شدن هستند، این بازی کاملاً روان اجرا میشود. در سراسر جهان بازی تکه گوشتهای دایناسورها زمین را پوشانده است و بسیاری از افکتها در حال اجرا هستند، اما نرخ فریم در تمام مدت زمان تجربهی من حتی یک ذره هم کاهش پیدا نکرد. این بازی یک بار دیگر قدرت فنی موتور RE کپکام را به رخ میکشد و این سفر علمی تخیلی فانتزی را به طرز فوقالعادهای جذاب میکند. در حقیقت، اگر ادعا کنیم که کپکام به استاد بهینهسازی و ارائهی حداکثر گرافیک ممکن با حداقل مشکلات فنی ممکن تبدیل شده است، پر بیراه نگفتهایم.
لازم به ذکر است که این بازی دارای سیستم بتلپس رایگان و پریمیوم است که با توجه به قیمت عنوان و محتوای محدود آن حس خوبی را القا نمیکند. همچنین، چیزهای جزئی دیگری هم وجود دارد که میخواهم به آنها اشاره کنم که هم مثبت هستند و هم منفی. جمع شدن با دوستان و تشکیل یک پارتی نسبتاً بدون مشکل اتفاق میافتد. اما گوش دادن به دیالوگهای لویاتان که همان مزخرفات همیشگی را تکرار میکند تا صفحه بارگیری قبل از شروع بازی را پوشش دهد، آزاردهنده است. همگام شدن با تیم خود و از بین بردن انبوهی از جانوران فسیل شده که فقط برای بازگرداندن به سرنوشت آمیخته با شهابسنگ خود زنده شدهاند، بسیار جذاب است.
به بیان ساده، ممکن است بسیاری بازی Exoprimal را نپسندند، به خصوص آنهایی که از عناوین متمرکز روی جنبههای آنلاین متنفر هستند. هستهی اصلی این بازی به صورت کلی روی جنبهی آنلاین تمرکز دارد. اما برای کسانی که مشکلی با این قضیه ندارد، میتواند یک بازی سرگرمکننده و سراسر آشوب و هیجان باشد.
(نسخه PS5 این بازی توسط ناشر آن برای نقد و بررسی در اختیار دیجیاٌرَنج قرار گرفته است)
Many may not like Exoprimal, especially those who hate titles focused on the online aspect and for sure the core of this game is generally focused on the online aspect. But for those who don't have a problem with that, it can be a fun game full of chaos and excitement.
امتیاز دیجی ارنج
7
نقاط قوت
- مکانیکهای سرگرم کننده
- گرافیک بصری چشمنواز
- تجربهی صوتی عالی
- ماموریتها
- کلاسهای متنوع
نقاط ضعف
- داستان کوتاه و ناپخته
- تنوع پایین محتویات بازی
- بالانس نبودن بخشهای مختلف
- ایرادهای جزئی در گیمپلی
نقد و بررسی من
دیجی ارنج | تمام حقوق محفوظ است © 1403
ثبت دیدگاه