- دیجیاُرَنج
- بازی
- بازی ویدیویی
- نقد و بررسی Avatar: Frontiers of Pandora
بازی Avatar: Frontiers of Pandora در نگاه اول جذاب، پر جزئیات و جالب توجه به نظر میرسد، اما به مرور زمان و پس از گذشت چند ساعت از تجربهاش، ما را به یاد عناوین یک دههی اخیر یوبیسافت میاندازد، فرمول فارکرای در قالب آواتار.
همانطور که در دو فیلم آواتار دیدهایم از لحاظ بصری، Avatar: Frontiers of Pandora به دنیای جیمز کامرون وفادار میماند. حتی میتوانم استدلال کنم که برداشت استودیوی مسیو انترتینمنت در مورد آن، بدون شک، یکی از بهترینها از این جهان غنی بوده است. یکی از نکات ویژه در مورد این بازی، ساخته شدن آن توسط موتور تحسین شدهی اسنودراپ است، موتوری که پیشتر با آن عناوین Division ساخته شده بود و در این بازی هم تمام قدرتش به کار گرفته شده است. بهویژه، از طریق تراکم و توجه به جزئیات گیاهان، جانوران و سایر موارد مشابه میتوان به این موضوع پی برد. اما مشکل Avatar: Frontiers of Pandora چیست؟ بله، هسته بازی فارکرای که همانند یک زگیل به بسیاری از عناوین یوبیسافت در دههی گذشته بسط یافته است.
درگیریها یکی از راههای موثر برای به دست آوردن زره و سلاح در این بازی است که برای تقویت قدرت شما و قادر ساختن شما به رویارویی با چالشهای سختتر ضروری است. مجموعه معمولی کمان (بلند، سنگین و کوتاه)، نیزه و مین در کنار برخی اسلحهها در این بازی وجود دارد که به شما کمک میکنند طعمههای خود را شکار کنید. ماموریتهای جانبی فراوان این بازی شما را به تعقیب داستانهای کوتاه یا سفرهای اکتشافی همراه با اکشنهای جذاب میفرستند. اگرچه نقاط نسبتاً زیادی روی نقشهی این بازی به شما چشمک میزنند تا توجه شما را جلب کنند، اما در نهایت Avatar: Frontiers of Pandora تنها تغییرات کوچکی را در فرمول FarCry بنا نهاده و طراحی چشمگیر دنیای بیگانهاش یکی از معدود مواردی است که شما را برای کاوش تشویق میکند. زیست بوم پاندورا اغلب با رنگها و اشکال عجیب و غریب اخت میشود و فضا و زمان کافی برای غوطهور شدن در آرامش جهان خود را هم در اختیار گیمرهایش قرار میدهد. صحنههای اکشن این بازی هم کمتر از معمول است و شما اغلب به سادگی در یک جهت معین راه میروید یا پرواز میکنید و مناظر و صداها را تماشا و گوش میکنید.
کشف یک گونه جدید از درخت، گیاه یا جاندارهای دیگر فقط یک لذت بصری نیست، بلکه به شما پاداش میدهد تا توضیحات مفصلی را در راهنمای شکار خود بخوانید و حسی ملموس و منحصر به فرد از مکان به پاندورا بدهد. این کمک میکند که از نظر طراحی، کمتر روی هدایت کردن شما به سمت فعالیت X، Y یا Z در یک تقلای دیوانهکننده تمرکز کند تا مطمئن شود که درگیر جریان بازی میشوید. لذت کشف گوشهای از نقشه که مه آن را فرا گرفته و هنوز از آنجا بازدید نکردهاید، کاملاً با دنیای باز کسلکننده FarCry 6 تضاد دارد. اما همه موارد به این حوزه مثبت نیستند، آزادی کاوش در هر جهتی گهگاه با رویارویی با مخالفان سرسختتر محدود میشود. حتی اگر ورود به یک محدوده از نظر سطح مشکلی برای شما ندارد، باید باید سطح قدرت خود را بالا ببرید، تجهیزات جدید بسازید، بخرید یا غارت کنید. به طور قابل پیش بینی، هیچ یک از تجهیزات تغییری در روند گیم پلی ندارند.
برخورد با یک گروه سرگردان از سربازان RDA یا موجودهایی که شما را بارها با خاک یکسان کرده بود، خوشبختانه کمتر رخ میدهد و میتوانید به راحتی آنها را دور بزنید و به سمت دیگری بروید. من به خط داستانی اصلی انجام تعدادی ماموریت و فعالیتهای جانبی بسنده کردم و فقط در هنگام حمله به پایگاههای RDA بزرگ با چالش مواجه شدم. با توجه به اینکه همیشه تعداد دشمنان شما بیشتر است و کاملاً شکننده هستید، پیشروی بدون برنامه جایی در گیمپلی نخواهد داشت. در حرکت ماندن و قرار دادن اجسام بین خود و دشمنانتان برای زنده ماندن حیاتی است، به خصوص که مخفی کاری به نوعی هم ساده و هم غیرقابل اعتماد است.
فعالیتهای جانبی این چنینی که مدتها در بازیهای یوبیسافت دیدهایم، در تلاش هستند تا نسبتاً از تکراری شدن بازی خودداری کنند. هر چیزی که یک ماموریت اکشن سریع نباشد، پس از دو تلاش ابتدایی خسته کننده میشود. از طرف دیگر، تأثیر مخرب عملیات RDA به طور بسیار مؤثری ارائه میشود، رنگ را از محیط اطراف خود میریزد و گیاهان و حیات وحش را آلوده میکند و آنها را برای مردم محلی غیرقابل استفاده میکند. مبارزات در این بازی خوب قلمداد میشوند، اما سلاحهای موجود چنگی به دل نمیزنند و کمتر از آنچه باید به نظر میرسند، در حالی که دشمنانی که با آنها روبرو میشوید هم چندان متنوع نیستند.
زمانی که سربازان RDA اعزام میشوند و همتایان آنها که لباسهای AMP را بر تن دارند، متوجه چالش اصلی بازی خواهید شد باید تمام توان خود را برای مقابله مستقیم به کار بگیرید. اما زمانی که دشمنان توانایی شلیک رگبار موشک یا پوشیدن زره در اطراف نقاط ضعف خود را پیدا میکنند، این تاکتیک از برنامه خارج میشود و مستلزم آن است که یا از مخفی کاری برای رسیدن به اهداف استفاده کنید یا به طور اجتنابناپذیر در حرکت بمانید.
از نظر روایت، بازی Avatar: Frontiers of Pandora با طرح و ساختار قابل پیشبینی خود نمیتواند مخاطبانش را تحت تأثیر قرار دهد. شما در این بازی در نقش عضوی از گروهی از ناوی نقشآفرینی میکنید که از قبیله خود را از دست دادهاند. یک کاتسین ابتدایی بیش از حد طولانی در این بازی وجود دارد که شما به طرز ناامیدکنندهای نمیتوانید شخصیت خود را در آن کنترل کنید و در آن دلیل خوبی برای نفرت از انسانها به شما داده میشود.
برقراری ارتباط مجدد با ریشههای خود و در عین حال کمک به ناوی در محافظت از شیوه زندگی خود در مرکز روایت قرار دارد که در نهایت مجموعهای از لحظات احساسی و کلیشهای را رقم میزنند. بازیگران و شخصیتهای آنها دارای چهرههای رنگارنگی هستند، مانند پریا، عضو بی دست و پا اما توانا یا سولک رواقی اما مصمم. اما اگر صداگذاری عالی را فاکتور بگیریم، هیچ کدام از آنها واقعاً متمایز نمیشوند. RDA به عنوان تبهکاران کارتونی به تصویر کشیده میشود که از پاندورا بهرهبرداری میکند، که مطابق با نحوه برخورد فیلمها با آنها است. با این حال، اگر انتظار کمی بیشتر از جزئیات را دارید، مطمئناً ناامید خواهید شد.
فارغ از موراد ذکر شده، Avatar: Frontiers of Pandora برخلاف فارکرایها و نظیر سایر بازیهای یوبیسافت، از مشکلات فنی هم رنج میبرد. گاهاً در صحنههای شلوغ شاهد افت فریمهای متعدد هستیم و به طور کلی مطابق سایر بازیهای یوبیسافت باید در ادامه منتظر رسیدن بهروزرسانیهای مختلف باشیم. به غیر از دو یا سه موردی که بازی در ساعات اولیه کمپین فریز شد، تنها مشکلات دیگری که با آن مواجه شدم، موارد خفیف تکسچر پاپ این بود.
بازی Avatar: Frontiers of Pandora وقتی ارزشمند میشود که صبور باشید و روی کشف جزئیات دنیای آن تمرکز کنید، شکلهای عجیب درختان و گیاهانش را به خود بگیرید و در عین حال داستانها و آداب و رسوم ناوی را کشف کنید. این بازی بدون هیچ تعارفی بهترین راه برای تجربه جهان خلق شده توسط جیمز کامرون است و همچنین یک برداشت نسبتاً سرگرم کننده از یک بازی فارکرای میتواند لقب بگیرد. در عین حال، فرمولهای خسته کننده تقریباً در این بازی هم رویت میشوند و باید پیش از خرید این بازی این نکته را در نظر بگیرید. در طرف مقابل، اکتشاف در جهان بازی به تنهایی باعث میشود تا این بازی ارزش بازی کردن را داشته باشد.
(نسخه PS5 این بازی توسط ناشر آن برای نقد و بررسی در اختیار دیجیاُرَنج قرار گرفته است)
امتیاز دیجی ارنج
7.5
نقاط قوت
- جزئیات بصری فوقالعاده هستند
- اقتباس وفادار به مجموعه آواتار
- گشت و گذار در جهان بازی حس فوقالعادهای دارد
- پوشش گیاهی بسیار متراکم و چشم نواز
نقاط ضعف
- هسته بازی تکراری است و عناوین فارکرای را تداعی میکند
- مبارزات چنگی به دل نمیزنند
- داستان نه چندان به یاد ماندنی
نقد و بررسی من
مطالب مشابه
دیجی ارنج | تمام حقوق محفوظ است © 1403
ثبت دیدگاه