Yonder: The Cloud Catcher Chronicles
7.5
سازنده
تاریخ عرضه
- دیجیاُرَنج
- بازی
- بازی مستقل
- نقد و بررسی بازی Yonder: The Cloud Catcher Chronicles
بازی Yonder: The Cloud Catcher Chronicles نشانههایی از بازیهای مختلف را در خود میبیند و قصد دارد تا با ارائهی تجربهای سرگرمکننده، دل گیمرها را به دست بیاورد. با نقد و بررسی این بازی با دیجی اُرَنج همراه باشید.
به عنوان یک بازی که مستقیماً از بازی Fable الهام گرفته است، اما Yonder به راحتی میتواند حس و حالی مشابه با عناوین Zelda را تداعی کند. این بازی سوم شخص ماجرای یک کودک گمشده را روایت میکند که فعالیتهای او نیز تاحدودی ما را به یاد بازی Harvest Moon میاندازد. درواقع، استودیوی استرالیایی Prideful Sloth در ساخت بازی Yonder قید تمامی قواعد رایج در بین بازیها را زده است و شما را بدون سطحبندی، بدون نوار سلامتی و بدون محدودیت زمانی به جهان بازی میفرستند.
در همان ابتدای بازی، یک قایق گرفتار شده در طول طوفان به تصویر کشیده میشود و پس از برخورد آن به صخرهها، در جهان بازی رها خواهید شد. البته، در این بازی نه خبری از هیولاهای عجیب و غریب برای مبارزه است و نه قرار است تا کار عجیب و غریبی انجام دهید. در واقع، تنها دشمنان شما جعبههای چوبی و یا تخته سنگها هستند که برای بقا و رسیدن به هدفتان باید آنها را شکسته و آیتمهای مورد نیازتان را بدست بیاورید.
داستان بازی اما با شیب بسیار ملایمی به سمت جلو پیش میرود و با توجه به اینکه هیچگونه مرگ یا Game Over در آن وجود ندارد، میتوانید ساعتها به صورت مداوم به مدیریت مزرعه، کشف محیطهای مختلف، تماشای مناظر و سرگرم شدن با حیوانات بپردازید که به شکل هنرمندانهای طراحی شدهاند. در واقع،این بازی از نظر گرافیکی در سطح بسیار خوبی قرار دارد و حتی قدم زدن در جهان آن نیز لذت بخش است. هچنین، کاشت یک بذر و بدست آوردن یک درخت در این بازی، همان چیزی است که پیش تر در بازی Fable منتظرش بودیم و هیچ گاه عملی نشد.
در واقع، تجربهی بازی Yonder به واقع میتواند ساعتها مشکلات و استرس را از درون شما دور کند و این موضوع خصیصه و ویژگی بارز این عنوان است. Yonder بدون درهم تنیدگی بخشهای مختلف، عناصر مختلف داستانی، کشاورزی و ماجراجوییهای تصادفی را به شما تقدیم میکند و میتوانید بدون ایجاد تداخل در روند هرکدام از فعالیتها، به سرگرم شدن در جهان بازی بپردازید. البته، لازم به ذکر است که برای بدست آوردن قابلیت ساخت سازههای جدید، مجبور به انجام چندین ماموریت مختلف در بازی خواهید بود.
همچنین، این بازی در خود یک آنتاگونیست محیطی به نام مورک که هالهای تیره و بنفش رنگ هستند را جای داده است. علاوه براین، این آنتاگونیست هیچ گاه نمیتواند به کسی آسیب برساند و برای از بین بردن آن لازم است تا برخی از آیتمها به نام Sprites که شبیه به پریها هستند را بیابید. البته، Sprites به نوعی همراه شما در بازی هستند و از طریق منوی بازی میتوانید آنها را انتخاب کنید.اما متاسفانه این همراهها هیچ شخصیتپردازی خاصی ندارند و تفاوت چندانی نیز بین آنها دیده نمیشود. علاوه بر این، قهرمان اصلی بازی نیز از شخصیتپردازی ضعیفی برخوردار است و علاوه بر صامت بودنش، درک دیالوگهای یک طرفهای که با سایر شخصیتها رد و بدل میکند نیز دشوار خواهد بود.
حتی در بدو ورود به بازی و علیرغم اینکه Murkها بخشی از سرزمینها را اشغال کردهاند، باز هم جامعهها و قبیلههای مختلفی در بازی دیده میشوند که در این جهان سرسبز در تلاش هستند تا سرزمین خود را احیا کنند. البته، داد و ستدها و ارتباط بین شخصیتهای بازی کاملاً دوستانه هستند و در مجموع از این نظر بازی در شرایط ایده آلی قرار دارد.
همانطور که تاکنون حدس زدهاید، این بازی نمیتواند از نظر هیجانانگیز بودن انتظار گیمرها را برآورده کند. معمولاً فعالیتهای بازی به جابهجا کردن برخی از آیتمها خلاصه میشوند. در واقع، این دست از ماموریتها میتواند به شدت بازیهای جهان آزاد را خسته کننده کنند و ممکن است که در طول 8 ساعت تجربهی بازی، چندین بار به فکر دست کشیدن از انجام فعالیتها و ماموریتها بیفتید.
خوشبختانه، در بین این ماموریتهای خسته کننده، گاهاً به ماموریتهای جالبی برخواهید خورد و طنز داستان ماموریتها نیز خود میتواند به جذابیت بازی بیفزاید. اما در نهایت، به طرز عجیبی فرآیند تکمیل کردن داستان بازی و کمک به شخصیتهای مختلف در Yonder دارای روند سینوسی است. این بازی در بخش پایانی خود جوابهای غیرمنتظره به سوالهایی اعم از چگونگی آلوده شدن Gemea توسط Murkها یا سرگذشت خانوادهی شخصیت اصلی بازی ارائه میکند.
در نهایت، سازندگان بازی Yonder: The Cloud Catcher Chronicles بیش از آنکه خلاق باشند، شجاع هستند. عمدهی محتوای این بازی ما را به یاد عناوین مطرح میاندازد و یکی از نقاط ضعف اساسی آن به ماموریتهای بازی که عموماً برای یک بازی جهان آزاد خسته کننده هستند مربوط میشود. اما در نقطهی مقابل، در این بازی به سادگی میتوان از چهارچوبهای معمول دنیای بازی مصون ماند و تنها به سرگرم شدن و لذت بردن از فعالیتها و اکتشافات در جهان Yonder پرداخت.
امتیاز دیجی ارنج
7.5
نقاط قوت
- زیبایی ظاهری و طراحیهای چشم نواز
- القای حس ماجراجویی
- فعالیتهای به شدت سرگرمکننده
نقاط ضعف
- ماموریتهای عمدتاً خسته کننده
- شخصیتپردازی ضعیف و صامت بودن شخصیت اصلی
نقد و بررسی من
دیجی ارنج | تمام حقوق محفوظ است © 1403
ثبت دیدگاه