بازی Arboria نام اثر جدید استودیوی دریم‌پلنت است که با سبک اکشن روگ‌لایک خود می‌تواند برای مدتی هرچند محدود طرفداران این سبک را سرگرم کند. این بازی گیمرها را به Durnar می‌فرستد تا به خاطر خدای خود و نجات درخت پدر بجنگند. 

در واقع، داستان این بازی به یکی از رلم‌های اساطیر نورس مربوط است و گیمرها به عنوان یک یوتون جنگجو باید برای بدست آوردن منابع مورد نیاز خود تلاش کنند. البته، با توجه به سبک روگ‌لایک بازی می‌توان انتظار یک عنوان چالش‌برانگیز را داشت که بارها و بارها طی تجربه‌ی آن با کشته شدن شخصیت اصلی بازی مواجه خواهید شد.

همچنین، مرگ‌ها در این بازی تبعات خود را دارند و در صورت پیشروی قابل قبول در یک Run، با منابع مناسب و یوتون‌های بهتر به سراغ Run دیگر خواهید رفت. در نقطه‌ی مقابل، پیشروی ضعیف در طی یک Run نتیجه‌ی برعکس خواهد داشت و یوتون‌های ضعیفی را به همراه خواهید داشت. همچنین، فضاسازی بازی نیز تاریک و خشن است و البته اگر مکانیزم مبارزه‌های بازی کمی عملکرد بهتری داشتند، می‌توانستیم با این فضاسازی ارتباط عمیق‌تری برقرار کنیم.

در واقع، با اینکه مبارزه‌ها یکی از اصل‌های اساسی عناوین اکشن محسوب می‌شوند، مبارزات این بازی تاحدودی کسل کننده هستند و هیچ پاداش قابل قبولی نیز در قبال انجام آن‌ها دریافت نخواهید کرد. البته، لازم به ذکر است که این بازی به عنوان یک اکشن نقش آفرینی تاحدودی عمق را در سیستم مبارزات خود جای داده است اما این ویژگی کاملاً ناقص به نظر می‌رسد. در حقیقت، کمبوهایی که توسط اسلحه‌های یک دستی انجام می‌گیرند، کند هستند و نمی‌تواند ضربات سنگین و سبک را به خوبی با یکدیگر ترکیب کرد.

همین موضوع در انجام یک بازی چالش‌برانگیز کافی است تا به سادگی توسط دشمنان کشته شوید. اما همانطور که اشاره شد، عمق در مبارزه‌های این بازی به ویژگی‌هایی نظیر ترکیب عناصر مختلف با اسلحه‌ها از جمله آتش مربوط می‌شوند. البته، بین این سه ویژگی قابل ترکیب، همواره آتش کاربرد بیشتری دارد و قدرت و مزیت‌های آن به سپر کاملاً می‌چربد. در مجموع، کند بودن ضربه‌ها باعث می‌شوند که لذت انجام مبارزه‌های بازی و حتی استفاده از ویژگی‌های قابل استفاده کم رنگ شوند و مجبور باشید تا پیش از خوردن یک ضربه از سوی دشمنان، کارشان را بسازید.

در نقطه‌ی مقابل، یکی از مزیت‌های خاص این بازی را می‌توان حالت ریسپاون قلمداد کرد. در واقع، پس از هر بار مردن باید مقداری از منابع خود را برای دلجویی از خدای خود کنار بگذارید و در غیر این صورت ممکن است تا مجازات‌هایی نظیر کوررنگی و نزدیک بینی گریبانتان را بگیرد. با توجه به اهمیت رنگ پوست دشمنان، کوررنگی می‌تواند چالش بازی را تا حد زیادی افزایش دهد. البته، یکی از مواردی که باعث می‌شوند تا چالش‌های بازی اعصاب خرد کن باشند، عدم بالانس بودن سیستم ارتقا است. بر این اساس ممکن است تا بارها و بارها با چند ضربه کشته شوید و همچنان با همان قدرت مجبور به انجام دوباره‌ی مبارزه باشید.

در طرف مقابل، اسلحه‌های این بازی تنوع قابل قبولی دارند و توسط دو دکمه مجزا قابل استفاده هستند. اما نکته‌ی منفی در رابطه با اسلحه‌های این بازی عدم وجود تفاوت خاص بین انواع آن‌ها است. در واقع، تبر یا شمشیر عملا تفاوتی با یکدیگر ندارند و حتی حرکات یکسانی را به نمایش می‌گذارند. البته، با انتخاب یوتون‌ها ویژگی‌های پسیو در اختیار شما قرار خواهد گرفت و می‌توانید از آن‌ها برای ارتقای اسلحه‌هایتان استفاده کنید.

گرافیک هنری بازی از جمله نقاط قوت اصلی آن است، البته، از نظر فنی بازی ثبات چندانی ندارد اما گرافیک بصری آن تاحدود زیادی این ضعف را پوشش می‌دهد. فضاسازی، طراحی محیط‌ها باعث می‌شوند که این بازی از نظر هنری جایگاه قابل قبولی داشته باشد.

در نهایت، بازی Arboria در کنار نقاط قوتی نظیر داستان و سیستم Respawn، عمق قابل قبول گیم‌پلی و تنوع اسلحه‌ها و طراحی هنری قابل توجه، نقاط ضعف اساسی در مکانیک‌های مبارزه‌ی خود دارد و این موضوع به کلی می‌تواند تجربه‌ی آن را تحت شعاع قرار دهد. در واقع، امیدواریم تا در آینده‌ای نزدیک ضعف‌های اصلی این بازی تاحدود زیادی توسط به‌روزرسانی‌های مختلف مرتفع شده و با یک بازی اکشن نقش آفرینی قابل قبول مواجه شویم.

(این بازی توسط ناشر آن یعنی استودیوی All in! Games برای نقد و بررسی در اختیار دیجی اُرَنج قرار گرفته است)